امروز پس از گذشت ۹ ماه باز هم یک بار دیگر خیابانهای کشور با حضور بیش از ۱۴ میلیون دانشآموز برای تمامی خانوادهها یا خاطره میشود و یا تجدید خاطره.
صاحبنظران تعلیم و تربیت معتقدند نخستین گام توسعه از سوی مادران و دومین گام توسط مدرسه برداشته میشود؛ معلم خوب، فرزندان خلاق، آینده خوب.
بنابراین با پذیرفتن این دیدگاه باید این نکته را نیز پذیرفت که سرمایهگذاری در این نظام، نه تنها هزینه نیست که عواید حاصل از آن در درازمدت به توسعه در تمامی شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منجر میشود.
با این حال تحلیل و بررسی فراز و نشیبهای درونی این نظام آموزشی و تربیتی حاکی از آن است که برنامهریزان اجرایی کشور یا تاکنون اعتقاد چندانی به این موضوع نداشتهاند یا به بهانه وجود چالشهای پیش رو که عمدتاً نیز ناشی از کمبودهای اقتصادی است، آن را دغدغه نخست کشور تلقی نکردهاند.
افزایش ۵۰۰ هزار نفری جمعیت دانشآموزی امسال نسبت به سال گذشته از یک سو، وجود ۳هزار کلاس درس ابتدایی بالای ۴۱ نفر و نگرانی از افزایش تراکم کلاسهای درسی و دو یا سه شیفته شدن مدارس در برخی مناطق به دلیل کمبود فضای آموزشی و نیروی انسانی به ویژه در حاشیه کلانشهرهایی همچون تهران از سوی دیگر، اهمیت و ضرورت سرمایهگذاری سرمایهگذاران و خیران را در این حوزه دوچندان میکند.
علاوه بر این موضوع تحقق عدالت آموزشی و برنامهریزی به منظور امکان تحصیل تمامی کودکان لازمالتعلیم را نیز نباید از خاطر دور داشت.
گرچه امسال هنوز مسئولان به هر دلیل، آماری از شمار کودکان بازمانده از تحصیل را ارائه ندادهاند اما بر اساس اظهارات احمد میدری، معاون رفاهی وزارت رفاه ۱۱۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کل کشور تنها در مقطع ابتدایی در سال گذشته شناسایی شدهاند که به دلایلی همچون معلولیت و یا فقر به مدرسه نمیروند و باید برای پیوستن آنها به صف دانشآموزان کشور آستین همت بالا زد.
مهرماه و بازگشایی مدارس با تمام خاطرات آن؛ دغدغههای تکراری و گرههای باز نشده دیگری نیز دارد.
وعدههای پرتکرار و متناقض رتبهبندی، پرداخت معوقات معلمان، مدیریتهای سلیقهای برخی از مدیران مدارس، مشکلات رفاهی معلمانی که بخش عمدهای از آنها را نیروهای حقالتدریسی تشکیل میدهند، بازنشستگیهای پیش روی معلمان و دغدغه کمبود نیرو، مدارس فرسوده یا مدارسی که هنوز از خشت و گلاند و... تنها بخشی از داستان تکراری مشکلات بزرگترین نظام آموزشی کشور است که هر سال با آمدن مهر دوباره تکرار میشود.
با این حال نباید از روی دیگر سکه و اهتمامی که برخی از مسئولان این نظام در این خصوص نشان دادهاند نیز به سادگی گذشت. اقداماتی که اگر با ملاحظات بومی و نظارت جدی بر شیوه اجرای آن تحقق یابد میتوان به کارکرد مؤثر مدرسه برای نیل به توسعه امیدوار بود.
اگر اجرای برنامههایی همچون میز نماد با هدف پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، بازنگری در دستورعمل اردوهای دانشآموزی، طرح تکالیف مهارتمحور، راهاندازی اتاق بازی و یادگیری در مدارس، برنامه جامع خشونتزدایی در مدارس ابتدایی و... منجر به حرکت در ریل سند تحول بنیادین و اصلاح در نظام آموزش و پرورشی کشور شود آن وقت میتوان امیدوار بود که قطار تعلیم و تربیت میتواند در زمان مورد انتظار مسافران خود را به ایستگاه توسعه برساند.
نظر شما